خاطرات کودکم

بدون عنوان

1398/5/13 7:04
نویسنده : مامان ارزو
104 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دوستان. راهنمایی کنید من برای نوشتن موندم چی و چطوری بنویسم 

پسندها (4)

نظرات (7)

مامان ارزومامان ارزو
13 مرداد 98 23:32
سلام دوستان به من بگید چ کار کنم خونه مادر شوهر نرم. پسرم دوستشون داره ولی من که میرم اعصابم بهم مییریزه 
مامان ارزومامان ارزو
14 مرداد 98 6:36
اول بگم ناراحتم از خودم و بعد افرادی ک مایه رنجش من می شوند .از خودم چون ادم ها دسته بندی نکردم. همه رو داخل دایره قرار دادم ادم های ک اهمیتی برام ندارند باید بندازمشون بیرون دایره .بعد با خودم فکر کنم که اینها ک خارج از دایرند و برای من ارزشی ندارند ک بخوام خودم رو بخاطرشون ناراحت کنم خودم رو داغون کنم دایم گناه هاشون رو پاک کنم تازه بهشون لطف هم بکنم . اونها رو نمیتونم تغییر بدم خودم رو ک میتونم تغییر بدم درسته مگه نه. بذار هر جور میخوان فکر کنن بذار اونها به تو لطف کنن پس تغییر کن بلند شو حرکت کن و حرص نخور اعصابت رو خورد نکن. غیبت نمیکنی گناه نمیکنی لطف هم بهشون نمیکنی از دایره خارجن و ارزشی برات ندارن پس تغییر کن بزرگ شو 
مامان رهاممامان رهام
14 مرداد 98 18:19
به نظر من مختصری از چیزایی که یادتون بنویسید تا به روز بشه 
✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿
15 مرداد 98 1:31
سلام خانومی.به نظرمن روزمرگی هاتونو بنویسین تابراتون خاطره شه😘😘
ـ.❅。°❆·زﮰنــــــــــبــــــــــ。*.❅· °。·❆ـ.❅。°❆·زﮰنــــــــــبــــــــــ。*.❅· °。·❆
4 شهریور 98 16:53
خاطره های قشنگتون رو بنویسید تا چن سال دیگه بخونید و ازش لذت ببرید
𝙃𝙖𝙧𝙪ഒ𝙃𝙖𝙧𝙪ഒ
14 شهریور 98 16:19
سلام خاله جون اینجا میتونین خاطرات فرزند عزیزتون اینجا ثبت یا درباره زندگی دوزمرتون اینجا بنویسین😍 ممنون میشم دنبالمم کنین🤗

10 آبان 98 2:11
سلام مارو دنبال کنید لطفا ممنونم💙🙏🏻